تاریخچه ترمه
پارچه کشمیر پارچهای ظریف و لطیف است که از دو سری تار به نامهای تار و پود تشکیل شده است به طوری که پود در پشت پارچه قرار میگیرد و سست و متراکم است. این پارچه از پشم یا ابریشم با طرحهای اصیل و سنتی خاورمیانه ساخته شده است. آغاز بافت کشمیر در ایران به اوایل دوره صفوی برمیگردد، اگرچه برخی معتقدند منبع اصلی کشمیر مرکز آسیای مرکزی و ارتفاعات کشمیر است. برخی دیگر نیز بر این باورند که بافت کشمیر ابتدا در ایران آغاز شده و سپس به کشمیر رفته است. در مورد این پارچه بسیار ظریف میتوان گفت که حس و نوآوری ایرانی در ظرافت بافت، مواد و طرحهای خیرهکننده در جهان بینظیر است. این هنر در دوران شاه عباس صفوی به اوج شکوفایی و تکامل خود رسید و در جهان مشهور شد و به یکی از محصولات صادراتی تبدیل شد.
مراحل بافت پارچه کشمیر

- مواد اولیه:اولین مرحله بافت کشمیر، آمادهسازی مواد اولیه است. معمولاً کشمیر از پشم و ابریشم بافته میشود، اما پشم سفید رایجترین پشمی است که در بافت کشمیر استفاده میشود زیرا با هر رنگ دلخواهی قابل استفاده است. پشم کشمیر باید با کیفیت بالا و دارای الیاف بلند باشد که بزهای ایران و کشمیر پشمهای خوب، نرم و محکمی دارند و تا حد زیادی براق و سفید هستند. و بهترین پشم گوسفند در پهلوها، شکم، پشت گردن، سر و پاهای آن قرار دارد. و این پشمها معمولاً برای بافت کشمیر استفاده میشوند.آمادهسازی، ریسندگی، رنگرزی و بافت پشم در ایران در قرن شانزدهم پیشرفت زیادی داشته است. با توجه به اینکه شاه عباس طراحان بزرگی را از چین و ارمنستان به ایران دعوت کرد تا هنر خود را به ایرانیان 1 بیاموزند، دوران شاه عباس صفوی را میتوان اوج صنعت بافت کشمیر جشن گرفت، به همین دلیل کشمیر در آن زمان زیبایی و برجستگی خاصی داشت.
- شستشوی پشم: پس از تولید پشم با کیفیت، اولین مرحله تمیز کردن پشم از چربی و آلودگی موجود است که باید قبل از رنگرزی انجام شود. معمولاً ایرانیان قبل از شستشوی گوسفند، آن را به مدت ۱۰ دقیقه در آب میشویند. سپس برای از بین بردن چربی از پشم، آن را در یک محلول قلیایی خیس کرده و سپس چندین بار با آب میشویند تا ناخالصیها از بین بروند و پشم براق شود.
Whitening of wool: Two methods are used to whiten the wool in Iran.
- سفید کردن پشم: در ایران دو روش برای سفید کردن پشم استفاده میشود
- روش اول: پشم را روی چمن پخش میکنند تا پس از جذب شبنم و تبخیر در طول روز سفید شود و این کار در چند مرحله انجام میشود.
- روش دوم: استفاده از مشتقات گوگرد برای سفید کردن پشم.
- ثبات رنگ: پس از اینکه پشم به اندازه کافی سفید شد، زمان رنگآمیزی آن فرا میرسد که یکی از مهمترین مراحل در ساخت پشم برای بافت کشمیر است. زیرا رنگهای استفاده شده به طور مستقیم ثبات و پایداری ندارند و رنگرزان ایرانی برای حل این مشکل از مواد “دندانه” استفاده میکردند. دندانه ماده شیمیایی است که توانایی جذب رنگ در پشم را افزایش میدهد. برای واکنش خوب دندانه با رنگرزی، باید از قبل خالص شود. رایجترین دندانههای مورد استفاده در ایران شامل آلوم سفید، قلع، روی، سرب و سایر سولفاتها بودند که مواد معدنی بودند، همچنین برگ بلوط مازو و سماق و غیره که مواد گیاهی بودند.
پس از اینکه پشم به اندازه کافی سفید شد، زمان رنگآمیزی آن فرا میرسد که یکی از مهمترین مراحل در ساخت پشم برای بافت کشمیر است. ز رنگهای استفاده شده به طور مستقیم ثبات و پایداری ندارند و رنگرزان ایرانی برای حل این مشکل از مواد “دندانه” استفاده میکردند. دندانه ماده شیمیایی است که توانایی جذب رنگ در پشم را افزایش میدهد. برای واکنش خوب دندانه با رنگرزی، باید از قبل خالص شود. رایجترین دندانههای مورد استفاده در ایران شامل آلوم سفید، قلع، روی، سرب و سایر سولفاتها بودند که مواد معدنی بودند، همچنین برگ بلوط مازو و سماق و غیره که مواد گیاهی بودند.
- رنگرزی با رنگهای طبیعی و گیاهی: رنگهای کشمیر ایرانی معمولاً از گیاهان طبیعی تهیه میشدند. این رنگها میتوانست از ریشهها، تنهها، برگها، گلها، میوهها یا پوست گیاهان به دست آید. از آنجایی که نگهداری پارچههای کشمیر بسیار دشوار است و به دلیل رطوبت و بید از بین رفتهاند، اطلاعات کمی از رنگهای آنها باقی مانده است.
انواع پارچه کشمیر

انواع پارچه کشمیر ایرانی و کشمیری
- چارقد: چارقد نوعی روسری است که ابعاد آن معمولاً حدود 1.5 متر در 1.5 متر است. از چارقد میتوان هم به عنوان روسری و هم به عنوان بقچه استفاده کرد. طرحهای رایج چارقد شامل طرحهای مثلثی (تورنج) و گلدار است.
- شال راه راه که دارای دو نوع است:
- شال پهن راه راه
- شال باریک راه راه
هر یک از این شالها نوع مصرف متناسب با سلیقه افراد در استفاده خود دارند.
- شال اتابکی: نوعی شال کشمیری است که از پشم بسیار ظریفی بافته میشود.
- شال بندی: نقشه آن مانند کندوی زنبور (لانهزنبوری) است و در داخل هر خانه یک گل یا بوته قرار دارد.
- شال محرمات: نوعی شال راه راه است که گفته میشود عرضهای مختلفی دارد.
- شال کشمیری: معمولاً به شالهای کشمیر اطلاق میشود که معروفترین آنها طرح بتهجقه (Paisley) و نقشه شاخ گوزنی است.
- شال زمردی: نوعی شال بسیار زیبا و ظریف کشمیری است که دارای زمینه آبی فیروزهای با طرح بتهجقه و رنگهای زنده، به ویژه سبز زمردی است.
- شال کرمانی: گفته میشود که بافت کرمانی دارد و انواع مختلفی دارد.
- شال امیری: همانطور که از نام آن پیداست، نوعی شال درباری و از انواع عالی شالهای کشمیری است و معمولاً به صورت بتهجقه (Paisley) و شاخ گوزن دیده میشود.
- شال یزدی: گفته میشود که کشمیر یزد بخشی از کشمیر منطقه یزد است که بیشتر به صورت راه راه یا گلهای شاهعباسی است که قدیمی و کمیاب هستند.
استفاده از کشمیر در گذشته و حال

کشمیر در زمانهای اخیر کاربردهای مختلفی داشته است، از جمله دوخت لباسهای ظریف، لباسهای اشرافی، پرده، زیرانداز نماز، خلعت و غیره. امروزه از کشمیر به عنوان پارچه پشت مبلمان و پشتی و رومیزی استفاده میشود. مصرفکنندگان کشمیر در گذشته بیشتر اشراف و پادشاهان بودند و در حال حاضر بیشتر اقشار متوسط و بالای جامعه از آن به عنوان هدیه برای عروسی، جشن، مراسم رسمی و جشنهای خانوادگی استفاده میکنند.
پارچه کشمیر پارچهای ظریف و لطیف است که از دو سری تار به نامهای تار و پود تشکیل شده است به طوری که پود در پشت پارچه قرار میگیرد و سست و متراکم است. این پارچه از پشم یا ابریشم با طرحهای اصیل و سنتی ایران ساخته شده است.
آغاز بافت کشمیر در ایران به اوایل دوره صفوی برمیگردد، اگرچه برخی معتقدند منبع اصلی کشمیر مرکز آسیای مرکزی و ارتفاعات کشمیر است. برخی دیگر نیز بر این باورند که بافت کشمیر ابتدا در ایران آغاز شده و سپس به کشمیر رفته است. در مورد این پارچه بسیار ظریف میتوان گفت که حس و نوآوری ایرانی در ظرافت بافت، مواد و طرحهای خیرهکننده در جهان بینظیر است. این هنر در دوران شاه عباس صفوی به اوج شکوفایی و تکامل خود رسید و در جهان مشهور شد و به یکی از محصولات صادراتی ایران تبدیل شد.
ابزار و روشهای بافت کشمیر

ماشینهای بافت کشمیر و روشهای آن
ماشینهای بافت کشمیر تقریباً مشابه ماشینآلات سنتی چوب و پارچه هستند و توسط صنعتگران محلی در منطقه تولید میشوند. این نوع دستگاه دارای چهار ورودی است که با پدالهای زیر پای بافنده حرکت میکند. پس از آمادهسازی مواد اولیه و آمادهسازی دستگاه بافندگی، فرآیند بستن تار (چلهکشی) به شکلی که در سایر پارچهها رایج است انجام میشود و سپس عملیات بافت آغاز میشود. هر دستگاه کشمیر به یک گشوارهکش نیاز دارد که هنرمند استاد پشت دستگاه نشسته است و گشوارهکشها روی آن قرار میگیرند و کار او انتخاب و تعیین نخهای خاصی برای ایجاد الگو روی پارچه است و نقشهایی که معمولاً روی کشمیر ایرانی دیده میشود نتیجه همکاری دستگاه گشوارهکش با هنرمند استاد است.
شواهد موجود نشان میدهد که بافت کشمیر کار بسیار دشواری بوده است.
بافت کشمیر با دستگاههای سنتی نیاز به زمان، دقت و مهارت زیادی دارد و با کمک این دستگاه حدود ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر کشمیر با کیفیت خوب در طول روز (معادل ۸ ساعت کار مفید) قابل استفاده است، اما دستگاه ژاکارد در واقع کار دستگاههای گشوارهکش را انجام میدهد و تولید کمی افزایش یافته و به حدود ۱۰۰ سانتیمتر در روز رسیده است. یکی از حساسترین کارهای بافنده انتخاب رنگ و هارمونی است که بافنده کشمیر باید مراقب باشد و به آن توجه کند و وقتی دشواری آن مشخص میشود که تارهای کشمیر باید همگی از یک رنگ و جنس باشند. و تنها انتخاب رنگ در مورد پودها متفاوت بود، یعنی زمینه همیشه ثابت است و فقط رنگ زمینه باید انتخاب شود.
در بافت کشمیر، یکی دیگر از مسائل بسیار حساس استفاده از تار و پود با ضخامت و روش بافت متفاوت است، یعنی قرار دادن این تارها و پودها در کنار هم، زیرا رنگ تارها ثابت است، بنابراین بیننده فقط ترکیبی از رنگهای تار و پود را میبیند و دشواری کار بافنده را نشان میدهد. در بافت شالهای کشمیری، هنرمند استاد معمولاً پودها را زیر یک تار و از دو تار مجاور عبور میدهد و این کار در قسمتهای ساده شال تکرار میشود و طرحها سعی میکنند این آرایش را حفظ کنند، مگر اینکه نقشه تعیین کند که پودها از کمتر یا بیشتر تارها عبور کنند.
نوع دیگری از بافت وجود دارد که رایج نیست و در آن پودهای رنگی (پودهای نقشه) قسمت اصلی پارچه را تشکیل نمیدهند، یعنی اگر پود باز شود، جای خالی باقی نمیگذارد و پود دیگری که زمینه را تشکیل میدهد نمایش داده میشود. بیشتر شالهای کشمیر به گونهای بافته میشوند که قسمت اضافی هر پود در جریان بعدی استفاده میشود و هیچ نخ اضافی (آزاد) در پشت کشمیر وجود ندارد، اما در شالهای کرمانی، پودهای اضافی روی پشت کشمیر آزاد و غیرقابل استفاده هستند. شالهای خراسان و یزد مانند شالهای کرمانی، تهدید رنگی بیشتری در پشت خود دارند.
رنگهایی که اطلاعات در سمت چپ آنها قرار دارد
- ترمه با رنگهای پرتقالی مدر، بنفش مایل به قرمز و قرمز
- نوع منبع، رنگ، رنگ، نوع منبع، رنگ، رنگ
- برگ حنای قرمز، قهوهای، آبی زعفرانی یا آبی تیره
- ریشه توتهای زرد، گردوی قهوهای، خاکستری
- زردچوبه، زرد پررنگ، برگهای انگور، زرد روشن
- برگهای توت، زرد روشن، برگهای چای زرد، قهوهای
- پوست انار قهوهای، خاکستری، تنه درخت لوگوود (درخت باگام)، سیاه
- پوست بلوط، قرمز مایل به قهوهای، پوست خشخاش، قهوهای
- برگهای سماق، قهوهای مایل به قرمز، پوست درخت سیب، زرد مایل به قهوهای
یکی از وظایف مهم بافندگان کشمیر، انتخاب رنگها و هماهنگسازی آنها با یکدیگر است. این هماهنگی ممکن است از طریق رنگهای همگن و هماهنگ انتخاب شود، یا حتی گاهی انتخاب رنگهای مخالف در یک فرم خاص، زیبایی و هماهنگی خاصی ایجاد کند. این موضوع یکی از رازهای هنر ایرانی در بافت کشمیر است.
تغییر کشمیر در گذشته و حال
کشمیر در زمانهای گذشته و حال، کاربردهای مختلفی داشته است، از جمله دوخت لباسهای فاخر، لباسهای اشرافی، پردهها، سجادهها، خلعتها (ردای افتخار) و غیره. امروز، کشمیر به عنوان پارچه پشت مبلمان، تکیهگاهها و دستمال سفره استفاده میشود. در گذشته، مصرفکنندگان کشمیر بیشتر اشرافزادگان و پادشاهان بودند، اما در حال حاضر بیشتر اقشار متوسط و بالای جامعه از آن به عنوان هدیه برای مراسم عروسی، جشنها، مراسم رسمی و جشنهای خانوادگی استفاده میکنند.
صنعت کشمیر در گذشته قبل از ورود پارچهها و بافتههای نساجی از کارخانجات غربی به ایران، رونق زیادی داشته است.
به دلیل کاربردهای مختلف و استفادههای آن در میان طبقات مرفه، نیازهای مصرفکنندگان مختلف را پاسخ داده است. در گذشته، تعداد دستگاههای بافندگی در یزد بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ دستگاه متغیر بود، اما در حال حاضر این صنعت دستی تقریباً به فراموشی سپرده شده است.
علل تخریب کشمیر

صنعت نساجی در قرن نوزدهم و پایان دوران قاجار
صنعت نساجی در قرن نوزدهم، یعنی در پایان دوران قاجار، به دلیل گسترش روابط سرمایهداری که به طور اجتنابناپذیر و مقدر وارد جهان شد، با هدف فروش بیشتر کالاها و سود، غارت مواد خام و تسخیر بازارها شکل گرفت. ساختار ایران در آن زمان با ضعف دوگانهای مواجه بود: از یک سو به دلیل ضعف تاریخی و اقتصادی جامعه، توسعه سرمایهداری غیرممکن بود و به تبع آن، ظهور یک دولت سرمایهداری قوی با پشتیبانی ملی نمیتوانست رخ دهد؛ از سوی دیگر، وابستگی دولت به استعمار روسیه و بریتانیا هیچگونه پویایی در اقتصاد ملی ایران ایجاد نکرد و تلاش کرد تا صنعت داخلی را از بین ببرد و در نهایت با تسلط بر حوزههای اقتصادی و تحت تأثیر سیاستهای داخلی و خارجی، اهداف شوم خود را تحقق بخشد.
علاوه بر این، قدرت خرید پایین، مواد اولیه گران، کم بودن میزان بافت در طول روز، ظهور دستگاههای بافندگی و رقابتهای تجاری در اواخر دوران قاجار میتوانند به عنوان عوامل مؤثر در ناپدید شدن صنعت کشمیر در نظر گرفته شوند.
اما میتوانیم شاهد توسعه چشمگیری در این حوزه باشیم با تقویت باورهای فرهنگی مرتبط با اشتغال در این حوزه (هنرهای دستی)، ارائه امتیازات خاص به تعداد محدودی از هنرمندان در این عرصه، و حمایت کامل از این هنرمندان.